شهید صفا را بانام «شکارچی تانک» می‌شناسند

به مناسبت سالگرد شهادتش با یوسف صفا برادر این شهید گفتگویی داشتیم.

*چه شد شهید صفا تصمیم گرفت به انگلستان برود؟

شهید صفا پس از پایان دوره دبیرستان به خاطر اینکه از قدرت بدنی بسیار بالایی برخوردار بود تصمیم گرفت در رشته کماندویی تحصیل کند به همین دلیل در آزمون دانشکده افسری تک آوری انتخاب و پس‌ازآن وارد دانشکده تک آوری ارتش انگلستان شد و پس از طی ۱۸ ماه دوره‌های مقدماتی توانست پس از طی مراحل سخت و طاقت‌فرسا در انگلستان بین بیش از سه هزار نفر تک آور جهان مقام نخست را کسب کند.

 *شهید صفا چه زمانی تصمیم گرفت به جبهه برود؟

در اردیبهشت ۵۸ خرمشهر توسط گروه‌های منافق از طریق عراق جدا شد و تمام پادگان‌های نظامی خرمشهر خلع صلاح شد چراکه بنی‌صدر فرمانده کل قوا بود و ارتش هیچ‌گونه نظمی نداشت. در آن موقع از تک آوران خواستند خرمشهر را فتح کنند که شهید صفا به همراه ۳۵ نفر دیگر وارد خرمشهر شدند چون فرودگاه آبادان توسط افراد ضدانقلابی اشغال‌شده بود شهید صفا با همراهانش از هواپیمای ۳۳۰ با چتر پریدند و خود را به آبادان رساندند. صبح روز سوم جنگ، شهید صفا به همراه تک آوران تحت امر خود خرمشهر را از نیروهای عراقی پاک‌سازی کردند.

*نخستین بار چه زمانی مجروح شد؟

برادر کوچکم رضا که او هم کماندو است نقل می‌کند در آخرین ساعت برگشت شهید صفا لاستیک بزرگی نزدیک پادگان آتش زده‌شده بود، شهید صفا خواست لاستیک را از ماشین دور کند که در آن لحظه از پشت به آن شلیک شد که سبب شد روده‌هایش بیرون بریزد. شهید صفا خودش روده‌هایش را بالا آورد تا خونریزی‌اش کم شود. سپس خود را درون جوی آب می‌اندازد تا تیر بیشتری به طرفش شلیک نشود.

در خرمشهر یک افسر ارتش که جراح بود به دلیل اینکه شهید صفا زنده به تهران برسد وی را به‌صورت سرپایی جراحی کرد، پس‌ازآن شهید صفا سه بار دیگر توسط جراحان آلمان جراحی شد که پس از یک ماه و نیم بهبودی کامل را به دست آورد.

پس از گذشت چهار روز از عمل جراحی شهید صفا در تاریخ ۳۱ شهریور ۵۹، خرمشهر توسط نیروهای رژیم بعثی عراق موردحمله قرار می‌گیرد و از تهران به پادگان بوشهر بیسیم زده می‌شود که نیروهای عراقی در حال پیش روی هستند به همین سبب نیروهای گردان تک آور ارتش ایران وارد خرمشهر شدند و کمتر از ۱۰ ساعت به‌طور نفس‌گیر خرمشهر را به گورستان لشکرهای تانک‌های عراق درآورده و در همان روز خرمشهر را از اشغال ارتش بعثی عراق آزاد ساختند و پیشروی ارتش عراق به‌طرف آبادان را به صفر رساندند و لطمات و صدمات بی‌حدی به ارتش عراق وارد ساختند به‌طوری‌که شهید صفا در مدت جنگ با ارتش عراق براثر متلاشی کردن بیش از ۱۶۴ تانک تی ۷۲ عراق با موشک‌های تاو لقب شکارچی تانک را به خود اختصاص داد.

در روز چهارم جنگ شهید صفا با اتاق جنگ تهران تماس گرفت و در تماس تلفنی به بنی‌صدر گفت من هیچ‌گونه نیروی انسانی نیاز ندارم اگر مهمات لازم را به دست من برسانید ظرف یک هفته در خاک عراق خواهیم بود و صدام را کادوپیچ تحویل می‌دهم، اما بنی‌صدر با خواسته شهید صفا موافقت نکرد اما بااین‌حال توانست موفق شود.

در این زمان دو لشکر زرهی عراقی که ۳۰ برابر نیروها ایران بودند کاملاً منهدم شدند و حتی یک سرلشکر عراقی را سالم اسیر گرفتند. شهید صفا به دلیل اینکه به زبان انگلیسی مسلط بود از سرلشکر عراقی سؤال کرد هدف شما چیست؟ گفت ما به دستور صدام باید ظرف ۴۸ ساعت کل استان خوزستان را به تصرف درآوریم و صبح روز پنجم در میدان آزادی کنونی حضورداشته باشیم تا خبرنگاران در آن محل با ما مصاحبه کنند تا در تمام رسانه‌های جهان پخش شود؛ اما این امر محقق نشد.

*شهید صفا چند فرزند دارد؟

شهید صفا یک فرزند دختر و یک فرزند پسردارد که هر دو پزشک هستند. دختر شهید صفا در حال حاضر فوق تخصص زنان و زایمان در تهران است که وی بر روی تابلویی در مطب خود نوشته است از بیماران بی‌بضات پول حق‌الزحمه جراحی دریافت نمی‌شود.

سارا صفا در یک مصاحبه دلیل این اقدام خود را این‌گونه تعریف کرده بود که خون پدرم در رگ‌های من است و نمی‌توانم از بیماران بی‌بضاعت پول دریافت کنم.

همچنین فرزند پسر شهید صفا به نام علی صفا داروساز است و در تهران زندگی می‌کند.

*خاطره‌ای از او برای ما بازگو کنید؟

پیش از انقلاب در کنار یکی از کلانتری‌های تهران شخصی را پیش زن و بچه‌هایش با باتوم می‌زدند شهید صفا وقتی این صحنه را دید به جلو رفت و گفت اگر این شخص خلاف کرده جرمش باتوم نیست باید دادگاه تشخیص دهد، سپس شهید صفا را هل دادند در این موقع شهید صفا با افسران درگیر می شود.

*از خصوصیات شهید صفا بگویید؟

این شهید یار و یاور مظلومان و کوبنده زورگویان و ستمگران بود. شهید صفا کسی بود که از موقعیت نظامی، اجتماعی و قدرت بدنی و دفاعی بسیار بالا برخوردار بود که از آن به نفع مظلومان و به یکسان استفاده می‌کرد.

شهید صفا به روابط همسایه‌ها و دوستان بسیار اهمیت می‌داد و هر موقع به بجنورد می‌آمد با جعبه شیرینی به دیدن دوستان و همسایه‌ها می‌رفت. حتی اگر کسی بیمار می‌شد و بیماری او در بجنورد قابل‌درمان نبود او را به بیمارستان نیروی دریایی تهران که بهترین پزشکان در آنجا بودند می‌برد.

شهید صفا که از افسران مجرب تکاور دریایی محسوب می‌شد از سوی پایگاه‌های کماندوی انگلستان و آمریکا در اسفند ۵۷ به او چند بار پیشنهادشده بود تا به‌عنوان استاد و مربی آموزش‌های کماندویی در این دو کشور مشغول به کار شود و با بهترین امکانات رفاهی وزندگی و آوردن بستگان درجه‌یک زندگی کند، اما شهید صفا در پاسخ‌نامه این کشورها بیان کرد: من با سرمایه ملت ایران توانسته‌ام دوره‌های کماندویی را به حد کمال برسانم و حالا باید در ایران به تعلیم و تربیت کماندوها کمر همت ببندم.

*درست است که پایگاهی به نام این شهید دریکی از کشورها وجود دارد؟

بله. در پایگاه رویال مرین انگلستان پایگاهی به نام شهید صفا همراه با تندیس تمام‌قد او نصب‌شده است و حتی در زمان شهادتش پرچم پایگاه کماندوی انگلستان تا سه روزبه نشان عزا و احترام به روح شهید صفا نیمه برافراشته بود.

*حرف آخر؟

شهردار بجنورد گفته بودند پروژه گود شهید صفا جزو پروژه‌هایی است که هیچ‌وقت از لیست پروژه‌ها حذف نخواهد شد و تا ۲۲ بهمن ۹۳ به بهره‌برداری خواهد رسید اما باوجود اینکه در ۲۴ اردیبهشت سال ۹۱ کلنگ زنی شدتاکنون پس از کلنگ زنی هیچ‌گونه اقدامی صورت نگرفته است. ما از شهردار بجنورد تقاضا داریم این زورخانه را بسازند.