به گزارش تابناک اصفهان، اصفهان، مرکز قلمکاری ایران است. جایی که می توانید یکی از قدیمی ترین و زیباترین جلوه های صنعت چاپ را ببینید. نقش های اسلیمی، بته های آبی و قرمز، اشعار عربی و فارسی بر روی پارچه های سفید، هنوز در بازار اصفهان روی پرده و سفره و رومیزی و روتختی های قلمکار به چشم می خورند و این هنر را به دیدنی ترین بخش صنایع دستی اصفهان تبدیل کرده اند. این هنر به همراه نقاشی روی پارچه از دوره مغول ها در ایران مرسوم شد و به علت حمایت و پشتیبانی خوانین مغولی، پارچههای منقوش و چینی در بازارهای ایران فروش فوقالعادهای پیدا كرد.
ایرانیان هم برای رقابت با چینیها دست به ابتكاراتی زدند كه از آن جمله ابداع نقاشی به روی پارچه یا به اصطلاح پارچههای قلمكار است. در حقیقت میتوان گفت دوره پررونق این صنعت از زمان صفویه شروع و به اواسط عصر قاجاریه ختم شد.در گذشته بیشتر بزرگان و توانگران جامه هایی زیبا و فاخر از پارچه های قلم کار می پوشیدند که گاهی طلا و نقره هم دربافت آنها به کار می رفت. زین و یراق و آذین های اسب ها هم از همان قلم کارها پرداخته می شد.
خیمه و خرگاه ها را هم از پارچه پرنقش و نگار می ساختند. گاهی یک دیوار را سراسر از پارچه قلم کار می پوشاندند و یا از آن به عنوان پرده استفاده می کردند. در جشن ها و مراسم مذهبی با قلم کار پر نقش و نگار، طاق نصرت می ساختند و گاه گذرگاه ها را با پارچه های قلم کار می پوشاندند. بر زیراندازهای قلم کار نماز می گذاشتند و جامهری های نمازشان از بافته های قلم کار بود.
مراحل ساخت پارچه
حساس ترین و ظریف ترین مرحله قلم کاری, ساخت قالب است. قالبهای قلمکار از چوب گلابی ساخته می شود. قالب ساز برای درست کردن قالب, نقش دلخواهش را روی چوب برگردانده و حکاکی را آغاز می کند. برای قالب های بزرگتر چند چوب را با فشار کنار هم می چسبانند و بعد حکاکی را آغاز می کنند. به طور معمول از هر طرح دو تا چهار قالب ساخته می شود. این قالب ها هر یک بخشی از نقش روی پارچه را تشکیل می دهد. به هر مجموعه قالب یک زنجیر می گویند. معروفترین استاد قالب تراش در این رشته مرحوم استاد رحیم بیدادی بود که سالها پیش در گذشت. از استادان دیگر قالب تراش می توان از استاد اسماعیل قالب تراش و استاد مهدی اولیایی نام برد.
پس از گزينش پارچه، نخست پارچه را در اندازههاي گوناگون ( روميزي ، روتختي، روبالشي، پرده ، دستمال سفره و ...) برش داده ، آنها را به خانهها ميفرستند تا توسط زنان ريشه تابي شود. سپس آنها را مي شويند تا آب برود و كوچك شود، آن گاه به كارگاه ميبرند و كار هنري بر روي پارچه از اين مرحله آغاز ميگردد. رنگ نخستين مشكي است كه از پوست گردو و كتيرا ساخته مي- شود و رنگ زمينه را شامل مي شود. رنگ دوم قرمز ميباشد كه از زاج سفيد (نوعي سنگ) و روناس ( نوعي گياه) است و آن را با كتيرا مي جوشانند تا رنگ قرمز به دست آيد. بدين ترتيب رنگ سوم آبي كه از لاجورد و شيرهي انگور و كتيرا، رنگ چهارم زرد از پوست انارشيرين و كتيرا ، رنگ سبز از پوست انار شيرين، لاجورد ، شيرهي انگور و كتيرا تهيه ميگردد.
پس از رنگ مشكي كه شامل طرح ميشود شروع به ساخت رنگهاي ديگر از قبيل قرمز، آبي، سبز و زرد تيره ميكنند و رنگها با قالبهاي مورد نظر، ويژهي آن رنگ، بر روي پارچه نقش ميبندند. پس از پايان رنگآميزي آن ها را به رود فرستاده تا مرحلهي صحراكاري انجام شود. در مرحلهي صحراكاري، نخست پارچه را در رود ميشويند تا رنگهاي اضافي از روي پارچه رفته و تميز شود، سپس چون رنگ قرمز ابتدا صورتي ميباشد پارچهها را داخل پاتيلهاي بزرگي كه درون آن پوست انار و روناس ميباشد، ميجوشانند تا رنگ صورتي تبديل به قرمز شود. سپس پارچهها را از درون پاتيل نخست به درون پاتيل دوم كه مخلوط آب سرد و پوست انار ميباشد ميريزند تا زمينهي كار كرم شود و زمينه شفاف شود آن گاه پارچهها را در رود ميشويند تا رنگهاي اضافي پاك گردد و هيچ گونه مادهي اضافي روي پارچه باقي نماند. سپس روي ماسه هاي كنار رود پهن ميكنند تا بخشكند و آمادهي مصرف مي شوند.