به گزارش تابناک : امیل دورکیم جامعهشناس فرانسوی یکی از پنج جامعهشناسی برزگ است که آنها را بنیانگذاران این رشته علمی میدانند. این متفکر اجتماعی در حوزه ورزشی تحلیلی دارد و در آن از ورزش به عنوان نظامی از تقویت متقابل باورها، آیینها، نمادها و احساساتی که افراد در قالب اجتماعات به یک دیگر پیوند میدهد نام میبرد. او میخواهد به این پرسش پاسخ دهد که چرا ورزش به ویژه فوتبال مهم است؟ و مهمتر اینکه چرا باید افراد تا بدین حد نسبت به ورزش حساس باشند و درباره آن صحبت کنند ، اظهارنظر نمایند و حتی احساسات شدیدی نسبت به آن ابراز دارند؟ واقعیت این است که عمق دلبستگی افراد به تیمهای مورد علاقه خودناشی از تأثیر احساس حضور در میدان بازی است و همین سبب میشود هواداران و طرفداران تیمهای مختلف که علیرغم اینکه یکدیگر را نمیشناسند اما صحبت کردن از ورزش برایشان راحتتر از هر موضوع دیگری باشد و این به ذات ورزش برمیگردد که به ظاهر یک پدیده و سرگرمی ساده است اما این سرگرمی به ظاهر ساده، در بطن و متن خود حاوی اهمیت راهبردی است.
آنچه کارلوس کی روش سرمربی تیم ملی فوتبال کشورمان در آستانه نزدیکشدن به بازیهای بزرگ رقابت های مقدماتی جام جهانی فوتبال 2018روسیه که در آن تیمهای با قدمت، پر انتظار و دارای بازیکنان و مربیان ستاره نسبت به دیگر تیمها حضور دارند، بیان کرد و خو است تا هوادارن پرچم سفید بر سر در خانه ها به اهتزاز درآورند و یا بازیکنان تیم ملی از هواداران خواستند تا با لباس سفید در ورزشگاه حاضر شوند و یا صحبتها درباره بازی، به همراه، احساسات صمیمانه در حمایت از آنها ابراز شود به این دلیل بود که، اجتماعات پر شور و هیجانانگیز باعث ایجاد انگیزه در تیم و هواداران و طرفداران آنها میشود، از فردایاولین بازی در دور مقدماتی این رقابت ها، هر روز صبح و یا بعد از پایان بازیها، علاقهمندان به دنبال اظهارات مربیان و بازیکنان و یا کارشناسان درباره بازی هستند تا بدانند تیمشان چگونه برنده شد یا نتیجه بازی را از دست داد و ای بسا از همین اظهارات در صحبتهای خود و کریخوانیهای شان استفاده کنند. این گروه با بردها و باختهای تیم مورد علاقهشان، علاقهشان را یادآوری کنند. جشنها و شادمانیهایی که در ورزشگاه و یا حتی در خیابان ها و عرصه های عمومی برپا می دارند به تقویت این حس وفاداری کمک می کند. در ورزشگاه نیز تقسیم شدن تماشاگران به دو گروه رقیب، هواداران و طرفداران تیمها هیجان بیشتری را تجربه میکنند و اگر چه به لحاظ تعداد این دو گروه با یکدیگر متفاوت هستند -مثلا جمعیت هفتاد و چند هزار نفری طرفدار تیم ملی ایران در برابر جمعیت چند ده نفری احتمالی طرفدار تیم ملی چین- اما هر دو به یک اندازه به تیمها دلبستگی و علاقه داشته و خود را به کلاه، پرچم، لباس و دیگر وسایل همرنگ تیم مورد علاقه شان مجهز میسازند تا با این شیوه، نمادی از وفاداری به تیمشان را ابراز کنند.
جامه عمل پوشاندن به درخواست کی روش در دانش جامعهشناسی، استفاده از کارکردها و پیامدهای ورزش رقابتی در ایجاد و تقویت همبستگی و نیز کارکرد افتخار ناشی از برتری به حریف است و بسته به ظرفیتهای جامعه، میتوان از این دو کارکرد به نفع سیستم کلی جامعه بهره برد و این موضوع با سریعالانتقال بودن احساس در توده تماشاگران مرتبط است آنجا که طرفداران به محض دیدن آرم و پرچم تیمشان سوت و کف و هیاهو به راه میاندازند و یا آن هنگام که تیم شان در حال ورود به زمین است دست و پای کوبان از آنها استقبال میکنند و فریاد شادی سر میدهند و یا آنجا که در پی معرفی اعضای تیم حریف، فریاد «قابل نیستند»یا «عددی نیستند» و... از میان تماشاگران بلند میشود اما به هنگام معرفی اعضای تیم محبوب خود، جمعیت غرق شادی و تشویق میشود و فریاد «شیره»، فضای ورزشگاه را در هم می پیچد میتوان به وضوح این پدیده را مشاهده کرد. به نوشته دورکیم قبل از هر مراسمی آیین سرود ملی برگزار میشود و تماشاگران با احترام به پرچم کشور، سرود ملی را میخوانند که این مراسم کوتاه ، هدفش تقویت حس وفاداری به یک جامعه بزرگتر و ملی است. و بدین ترتیب در آغاز رقابت و کری خوانی و تقسیم بندی فضای ورزشگاه به دو قطب هواداران تیم میزبان و میهمان، به آنها یادآوری شود که آنها در نهایت زیر یک پرچم و سرود هستند اینگونه مراسم با پایان یافتن سرود ملی ، با غریو شادی و اوج ابراز احساسات با سوت و کف نمود پیدا می کند و بازی چنین باشکوه آغاز میشود.
در جریان برگزاری مسابقه نیز طرفداران تیمها از هر فرصتی برای مشارکت جمعی در فعالیتهایی که نمایانگر باورها، احساسات و همبستگی مشترک آنهاست استفاده میکنند: تیم خود را تشویق میکنند، با هر گلی برمیخیزند و هورا میکشند، نسبت به تصمیم داور اعتراض میکنند و زمانی که سر دسته (لیدر) تشویقکنندگان با پرچم تیمها به دور ورزشگاه میچرخند صدای تشویق حتما بیش از پیش میشود. دورکهایم درباره بین دو نیمه بازی در مسابقات فوتبال مینویسد: نمایشها بین دو نیمه به وسیله گروههای موسیقی مربوط به دو تیم، در حالیکه لباسهای مخصوص به تیمشان را به تن کردهاند، فرصتی را برای هواداران به وجود میآورد تا سرود تیم ملی را با هم بخوانند.
پس از پایان بازی جمعیت از ورزشگاه خارج میشود. هواداران تیم بازنده ناراحت و آرام، و طرفداران تیم پیروز با شور و حرارت گرم صحبت میشوند و گاهی عجلهای برای رفتن به خرج نمیدهند تا این لحظه شادی را طولانیتر کنند.
کوتاه سخن آنکه، رویدادهای ورزشی نشان دهنده شرایط آیینی خاصی است، چرا که میزان تعامل گروهی در آن بالاست، به نمادهای مقدس پرداخته و بر آنان تکیه میکنند و رفتارهای جمعی و آیینی آن نمادی است از عضویت در گروه و تقویت باورها، ارزشها ،آرمانها و احساسات مشترک. هیجان عمومی که در چنین بازیهایی انتظار آن میرود، شادی محض و تحریک ناشی از حضور دیگران که علایق مشترک دارند و فرونی گرفتن و افول احساسات که استفاده یا هدر دادن موقعیتها را به دنبال دارد کاملا توسط شرکتکنندگان در مسابقات ورزشی تجربه میشوند.
هواداران و طرفداران تیمها جدای از تجربههای هیجان ناشی از پیروزی تیم مورد علاقه خود یا احساس درد و رنجی که شکست تیم شان نصیب آنها میکند همچنان به تیم خود امید دارند و نسبت به آن احساس تعهد و وفاداری میکنند.
تماشاگران مسابقات ورزشی گروههای عاطفی را شکل میدهند که از دیدن صحنههای ورزشی و بسیاری از کارهای مشترک دیگر انجام میشود لذت میبرند و این احساس لذت آنها را به یک دیگر پیوند میدهد در مجموع مسابقات فوتبال مانند دیگر رویدادهای ورزشی دوستداران و پیروان خود را به صورت گروههای هوادار تیمها، با یکدیگر متحد میسازد.
بنابراین با جامه عمل پوشاندن به درخواست سرمربی تیم ملی و پوشیدن لباس سفید از سوی هوادارن، یا مجهز کردن خود به کلاه، پرچم، لباس و دیگر وسایل همرنگ تیم ملی،همخوانی سرود ملی در آغاز بازی، تشویق ملی پوشان در حین بازی، ابراز شادی و شعف پس از برد احتمالی و حتی نصب پرچم مقدس کشورمان بر سر خانه ها، می تواند در پیدایش موجی از همبستگی ملی، انسجام اجتماعی، تقویت وفاداری به کشور، ایجاد و تقویت غرور ملی کمک شایانی کند و این نه خواسته کی روش، بلکه نتیجه مطالعات جامعه شناختی است.
اکبر محمدخانی
دانشجوی دکترای جامعه شناسی اقتصادی و توسعه
منبع : ایسنا