تابناک گیلان :در ميان هياهوي خستهکننده زندهباد و مردهباد توافق هستهاي و ماجراي «برجام»! اخبار تلخ خسارتهاي جاني و مالي ناشي از طوفان در چند استان کشور گم شد و در محاق قرار گرفت. بهطوري که ديروز سخنگوي دولت ـ«نوبخت»ـ تنها در اندازه يک جمله کوتاه گفت: «در اولين نشست هيئت دولت گزارش رئيس ستاد بحران کشور داده خواهد شد.» و از شرح ابعاد خسارتهاي آن عبور کرد. حالا اخبار فاجعهبار طوفان بعد از چندين روز سر برآورده و شوراي شهر تهران با انتقاد از ناتواني در پيشبيني طوفان، ضعف ستاد بحران کشور را مورد انتقاد قرار داده است. اما هنوز کسي يا نهادهاي مربوط، مسئوليت حوادث ناشي از خسارتهاي طوفان و سيل را به عهده نميگيرد.
صدا و سيما در بخشهاي خبري اطلاع داد که تاکنون آمار کشتهشدگان ۲۸ نفر و خسارت يک بخش از چند شهر و روستا نزديک به ۳۹ ميليارد تومان برآورد شده است. البته هنوز آمار کامل و دقيق از تعداد کشتهشدگان، مجروحان و وسعت خسارتهاي مالي از سوي مراکز رسمي داده نشده است. خبرها و شايعهها همچنان اطلاع ازتعداد بسياري خودروهاي شخصي مفقودشده دارد که جستجو درباره آنها ادامه دارد. نبود اطلاعرساني دقيق، سريع و کامل بهطور رسمي از «ستاد بحران کشور» موجب شايعهسازي بسيار شده است و نگراني افکار عمومي را دوچندان کرده است. رئيس ستاد بحران کشور هم که چند دقيقهاي در بخش خبري صدا و سيما ظاهر شد، گفت: حادثه طوفان چندان بزرگ نبوده است! خبرنگار صدا و سيما از سخنان او متعجب شد. رئيس ستاد بحران، وسعت طوفان و خسارتهاي آن در چند استان کشور را آنچنان عادي جلوه داد که هر بينندهاي را مجاب ميکرد که يا رئيس ستاد بحران کشور نميداند «بحران» چيست؟ يا چنان دريادل است که بهقول معروف اگر همه را آب ببرد، ايشان را خواب ميبرد!
***
طوفان و سيل و زلزله و خسارتهاي آن در هر کشوري اتفاق ميافتد. برخي از کشورها در فصولي از سال در معرض آن قرار ميگيرند اما در اغلب اين کشورها پيشگيري از آسيبها مقدم بر پيشبيني آن است. «ژاپن» يک نمونه خوب از پيشگيري در برابر خسارتهاي زلزله است که اساس ساختمانسازي و معماري خود را با تعريف يک کشور زلزلهخيز و يا در معرض طوفان و سيل، متحول کرده است. اما با همه تمهيدات پيشگيري، اولين اقدام مسئولين در اين کشورها، پيشبيني هرچند بهطور نسبي و حتي احتمالي است تا همه بخشهاي مسئول ايمني در سطح کشور و مردم از خطرات آن آگاه باشند. اين روش پيشبيني حتي در حد احتمال، بهصورت فوري و اورژانسي تمامي مناطقي را که در معرض خطر قرار خواهند گرفت، درحالت اضطراري و آمادهباش کامل قرار ميدهد. با اين روش پيشبيني در عمل، خسارتهاي جاني شهروندان به حداقل ميرسد.
حال اگر همين پرسش پيشبيني درباره طوفان و سيل اخير را از سازمانها و نهادهاي مسئول خودمان داشته باشيم، در نهايت پاسخ ميدهند، ما غافلگير شديم! سازمان هواشناسي در دفاع از اطلاعيههاي روزهاي گذشته خود ميگويد، پارازيتها مانع از رصد ماهوارههاي هواشناسي بينالمللي که پيشبيني طوفانهاي قريبالوقوع را ميکند، ميشود و همين ميزان از اطلاعات کلي را نيز اين سازمان از طريق ايستگاههاي زميني خود در سراسر کشور با بضاعت و امکانات محدود، بهدست ميآورد. مشابه چنين پاسخي را از وزارت راه و پليسراه و امدادرساني و محيطزيست و اداره اماکن و شهرسازي و شهرداريها و… ميتوانيد دريافت کنيد! رديف اين نقدها به اختصار چنين است:
۱ـ بخشي از نهادها بر ساخت و سازهاي بيرويه و غيرقانوني در حاشيه و مسيررودخانهها تأکيد ميکنند که در نهايت يعني قصور و يا تقصير اصلي در ايجاد خسارتهاي ناشي از سيل و طوفان در اين مناطق را مردم برعهده دارند!
۲ـ وقتي در چند لحظه جاده فيروزکوه، هراز يا کرج ـ چالوس با طوفان و سيل و ريزش سنگهاي چندين و چند تن تخريب و مسدود ميگردد و در همين چند لحظه جان چندين و چند نفر گرفته ميشود، آيا کسي ميپرسد، اشکالات اين جادهسازي و مهمتر ايمنسازي آن که جاده کوهستاني ناميده ميشود در کجاست و تا چه اندازه در حد استاندارد است!؟ و چرا بلافاصله آژير خطر پليسراه از طريق صدا و سيما بهصورت اخبار فوري به صدا در نيامد و يا جاده بسته نشد آنهم از مبدأ که هيچ مسافر و يا خودرويي در آن ساعت اضطراري وارد جاده نگردد؟ چرا مردم را در جريان پيشبيني فوري خطر مرگ قرار ندادند؟ در گذشتههاي دور در همين جادهها که به جادههاي خطرناک و مرگآفرين مشهور بود، تابلو هشداري در نقاط خاص قرار داشت با اين نوشته، «پيچ خطرناک، مرگ در کمين است». راننده هم تکليف خود را در مييافت. حالا با اين جادهسازي و ايمنسازيهاي آن به گمان از اول تا انتهاي آن بايد تابلوي «مرگ در کمين است» نصب گردد، چون ايمني اين جادهها و استاندارد آنها را هيچ نهاد و مقام مسئولي تضمين نميکند. لابد اينجا هم مردم مقصرند که چرا از اين جادهها عبور ميکنند!؟همين ارزيابي را درباره ساخت و ساز ساختمانهاي چند طبقه ميتوان نوشت که مهندسي ساخت آن برباد است!
مرگ بيش از ۳۰ نفر که هنوز هم کاوش ادامه دارد و خسارتهاي مالي چندين و چند ميلياردي از يک طوفان که به نظر رئيس ستاد بحران کشور «محدود بوده است!» زنگ خطر را بار ديگر به صدا درآورده که ما در کشور براي تأمين جان و مال مردم گويي نه برنامهريزي (پيشبيني) و نه توان قوي (پيشگيري) داريم. نهادها هم کمتر مسئوليتپذيرند! باقي ميماند اين موضوع که ماجرا از امروز تا چند روز ديگر، موازي اخبار زندهباد و مردهباد سياسي (پرونده هستهاي)، در رسانهها پيش خواهد رفت.