به گزارش «تابناک البرز»؛ این یادداشت براساس بررسی موضوعی و کارکردی بیانیه در قالب چند بخش به حضور شما تقدیم می شود.
بخش اول
این بیانیه بسیار شبیه به پیام استقامت امام در سال ۶۷ است؛ البته با این تفاوت که این پیام صرفاً برای استقامت نیست بلکه حرکت را نیز شامل میشود. در حقیقت حرکت مکمل استقامت است. دیگر خبری از پذیرش قطعنامههای آن دوره نیست و این جریان بدین معنی است که ما به درخت تنومندی تبدیل شدهایم و رهبر انقلاب اسلامی این تنومندی را که ما از کجا به کجا آمدهایم را در پیامشان ترسیم کردهاند.
بخش دوم
روی سخنان بیانیه با جوانان است که بایستی جایگزین نسل امروز شده و آینده را پیش ببرند.
در حقیقت مخاطبان اصلی این نامه جوانان هستند که گام دوم را بایستی برداشته و مبتنی بر آن حرکت کنند تا به قلهای که آرمانهای انقلاب است، برسند.
بخش سوم
این بیانیه پیام مهمی برای نخبگان است. رهبر انقلاب فرمودند ما اصلاحگری را در نظاممان پذیرفته و نقد را گوش میکنیم و این سیرهی ما است اما به معنی تجدیدنظر نیست.
ما تجدیدنظر طلب نیستیم اما اشتباهاتی که در مسیر اصلی داشتیم را اصلاح میکنیم.
در مسیر انقلاب اسلامی خواهیم ماند و به ریلی که به جهت گفتمانی در مقابل جمهوری اسلامی است برنخواهیم گشت و این مورد تفسیری است از اصلاحطلبی در دهههای بعد از چهلسالگی انقلاب که اصلاح طلبی به معنای تجدیدنظر طلبی تلقی نمیشود.
بخش چهارم
تصویر مظلومیت ملت ایران در این پیام است که ما در سالهای گذشته تنها از خود دفاع کردیم.
امام نیز در پیامی مشابه فرمودند:“ ما ملت مظلوم ایران تنها از خود دفاع کردیم.“ در این چهل سال چه در مقابل صدام یا آمریکا و باقی قدرتها فقط از خود دفاع کرده و ابتدا به ساکن هیچگاه ما گلولهای به سمت کسی شلیک نکردیم که این خود نشاندهندهی منطق توام با اقتدار نظام است. با مظلومیت و شجاعت از خودمان دفاع کردیم و آغازگر جنگی نبودیم.
بخش پنجم
چشماندازی که ترسیم میشود و دشمنانی که امروز و فردا برای نابودی ما میکنند باید بدانندکه این افق تمدنی مبتنی بر شاخصهای عقلانی مشخصی است و توام با صداقت، عقلانیت، معنویت و استدلال است.
چشماندازی که مبتنی بر یک معرفت بومی است و به سمت آن حرکت خواهیم کرد.
بخش ششم
نکته بسیار برجسته این است که ما از یک فضای بیتجربگی ابتدا به ساکن به این نقطه رسیدهایم.
ترتیب نظامسازی ما مبتنی بر یک آوردهی بومی است که از بیتجربگی استفاده کردیم. معنی دیگر این کلام این است که ما رهاورد غرب را در نظامسازی و مهندسی ساختار حقوقی جمهوری اسلامی به کار نگرفتیم.
در حقیقت از نقطهای شروع کردیم که هیچ تجربهی پیشینی نداشتیم و با این که تجربه نداشتیم با جمهوریت و اسلامیت که در واقع شاه کلید این نظامسازی است، موفقیتها را بدست آوردیم.
بخش هفتم
در پیشرفت نظام جمهوری اسلامی جامعیتی را قائلیم و در توسعهی کشور مثل نظام طاغوت به صورت کاریکاتوری رشد نکردهایم یا صرفا رشد رادریک حوزهی عینی و مالی که البته آن هم بسیار لازم است، نمی بینیم.
یعنی در کنار رشد مادی و شاخصهای توسعه ابعاد دیگر توسعه را مثل معنویت، اخلاق، عدالت و ... پروراندهایم. نقطه ی اساسی دستگاه معرفتی جمهوری اسلامی این استکه ما انسان را موجودی تک بعدی نمیبینیم تا صرفا به مسائل اقتصادی توجه کنیم.
در نظام دینی؛ اخلاق، معنویت، علم، کمال و رشد در کنار زندگی مادی دیده میشود. این در بیانیه گام دوم، بصورت بسیار برجسته آمده و عین اندیشهی امام رحمهالله است.
بخش هشتم
گذشتهای ترسیم شده است و بسیاری از نخبگان انقلاب این گذشته را دیدهاند این موضوع توسط نسل اول و دوم انقلاب که برخی در قید حیات هستند، نقل شده است- این گذشته در پیوند نسلی به راحتی با چراغی که از آینده توسط رهبر انقلاب روشن شده، قادر است تا جوانان را در این مسیر با همان مبانی معرفتی پیش ببرد.
نسل دوم و سوم انقلاب میتوانند با همین گذشتهای که ترسیم شده است جوانان همطراز انقلاب اسلامی را برای قرارگرفتن در گام دوم انقلاب تربیت کنند تا با همان هیبت و عظمت آینده را بسازند.
عمار ایزدیار