تابناک گیلان: آسیبهای اجتماعی را می توان به هر نوع عمل فردی یا جمعی اطلاق کرد که در چارچوب اصول اخلاقی و قواعد عمل جمعی، رسمی و حتی غیررسمی جامعه قرار نمیگیرد از این رو میتوان از آنها به عنوان کجروی نیز نام برد.
بر اساس اعلام رئیس سازمان بهزیستی کشور در دیماه سال 93 بیشترین آسیبهای اجتماعی موجود در کشور ما شامل موارد متعددی چون اعتیاد، طلاق، فقر و همچنین آسیبهای اجتماعی نوپدید مانند اعتیاد به فضای مجازی، اچ ای وی، روابط فرا خانوادگی، کاهش سن ورود به جرایم و... میگردد که به هر حال هنوز اعتیاد و جرایم وابسته به آن به عنوان چهارمین بحران جهانی و در صدر مسائل اجتماعی کشور ما قرار داشته و اینکه آمارهای موجود در خصوص مصرف مواد مخدر در سنن پایین افراد به حدی بالاست که احساس میشود قبح فرهنگی و اخلاقی موضوعی به نام اعتیاد در جامعه در حال از میان رفتن باشد.
به نظر عمده کارشناسان رفتاری؛ شکستن تابوی اعتیاد در جامعه و عوارض روانی و اقتصادی آن بر خانوادها و به دنبال آن تنشهای اجتماعی حاصل از آن مسألهای نیست که بتوان به راحتی از کنار آن گذشت و این چنین به نظر میرسد که با توجه به تداوم زمینههای اجتماعی اعتیاد در سالهای آینده نیز کماکان با آمارهای بالایی در خصوص شیوع مصرف مواد مخدر بهویژه انواع صنعتی و نوظهور آن باشیم.
اینکه اعتیاد بر سر جامعه ما چه آورده یا خواهد آورد پرسشی است که باید با تأمل در برخی آمارهای زیر بدان پاسخ داد اینکه به طور مثال:
- به طور متوسط روزانه 10 نفر در ایران قربانی مواد مخدر (صنعتی و سنتی) میشوند. گو اینکه در سال 93 نیز 3 هزار نفر بر اثر مصرف مواد مخدر در کشور ما فوت شدهاند (پس از تصادفات رانندگی بیشترین مرگومیر در کشور ناشی از مصرف مواد مخدر است- علیرضا جزینی قائممقام دبیرکل ستاد مبارزه با مواد مخدر )
- آخرین برآوردهای رسانهای شده در خصوص گردش مالی مواد مخدر نشان میدهد که مواد مخدر سالانه در جهان 500 میلیارد دلار درآمد داشته که سهم ایران از این رقم 3 میلیارد دلار است
- بیش از 700 هزار نفر از جمعیت شاغل کشور دارای اعتیاد هستند و به تعبیر دیگر میتوان اینگونه برداشت که به همین تعداد افراد حاضر در چرخه اقتصادی و اشتغال با کاهش شدید بازدهی کاری مواجه هستند.
ضمن اینکه در این میان نیز نباید فراموش کرد اعتیاد به موازات مسائل کلان کشوری با رفتارهای پر خطری نیز در حوزه روابط فردی و میان فردی همراه است. خشونت خانوادگی و خانواده آزاری و نیز مشکلات روحی و روانی ناشی از آ ن در خانواده. و...
متأسفانه امروزه شنیدن برخی از اینگونه خبرها بیشتر آنکه بتواند بیانگر تلاش حافظان مرزها و مدیران اجرایی باشد میرود تا مؤید این شبهات باشد که آیا این حجم قابل تأمل (کشف شده و نه الزاماً همه موارد وارد شده) بیانگر گستردگی و تقاضای بالا در بازار مصرف داخلی نیست؟ به راستی باید خوشحال از این میزان کشفیات باشیم و یا نگران از افزایش آن؟ تا کی و به چه میزان باید شاهد اضافه شدن هزینهای سنگین این آسیب اجتماعی بر دوش چرخه اقتصادی و امنیت اجتماعی جامعه باشیم؟ چقدر به دنبال واکسیناسیون نسل جدید در قبال این بیماری بوده و هستیم؟ تساهل و تسامح در برخورد با سوء مصرف مواد عاقبت ما را به کدام ورطه خواهند کشاند؟ و...
بیايید باور کنیم که زنگ خطر تغییر الگوی ابتلا به این بلیه شوم در مؤلفههای سن و جنسیت از مدتها پیش در جامعه ما نواخته شده و بیم آن میرود که در صورت نداشتن برنامهریزی صحیح و برخورد نظامدار؛ روند فزاینده ابتلا را به سرعت به شیب تند سقوط تبدیل کند و متعاقباً زمانی از عمق فاجعه آگاه شویم که هزینههای درمان و بازگشت به مراتب سنگینتر و کمرشکنتر از پیشگیری گردد بیاييد از همین امروز و همین ساعت فرصت را دریابیم و یقین بدانیم با توجه به بحران موجود درک ارزش فرصت امروز برای جامعه ما در حکم تضمین حفظ و ادامه بقاست.