«تابناک»، حسن عباسی؛ گاهی مواقع تعریف و تمجید «نابهجا» و بیش از اندازه در افرادی که فاقد ظرفیت و جنبه هستند موجب میگردد که این افراد دست و پای خود را گم کرده و دچار توهّم شوند.
با کمال تأسف در «جامعه پزشکی» و «کادر درمان» این مسئله را میتوان به وضوح مشاهده کرد.. کادر درمان بیمارستانها در طول زمان به گونهای «متوهّم» شدهاند که تصور میکنند بسیار ارزشمندتر و مفیدتر از دیگر اقشار جامعه هستند!.
گاه این «توهم» و «خودبرتربینی» که ابتدا فقط در پزشکان رویت میشد به دیگر کادر درمانی سرایت کرده است و پرستاران نیز در اثر مجاورت با پزشکانی که این توهم را دارند دچار این بیماری شدهاند و برای بیمار و همراهان بیمار کلاس میگذارند.
گاه این تصور ایجاد میگردد که معاذالله پرستاران و پزشکان خود را خدا پنداشته و انتظار دارند که بیمار و همراهان بیمار برای آنها سجده کنند.
اگر سری به بسیاری از بیمارستانها بزنید رفتار غیراخلاقی «پرستارنماها» و «پزشک نماهایی» را ببینید که موجب سرافکندگی و خجالت این جامعه میشوند هر چند گاهی «تک و توک» افراد نرمالی را هم میتوان در میان آنها مشاهده کرد.
حق بیمار و همراه بیمار است که از سیر درمان و مراحل درمان اطلاع ، کافی و کامل داشته باشد. گاه برای گرفتن یک نسخه و یا پرسشی باید چندین بار از یک پرستار یا پزشک سؤال کنید تا سرش را بالا بگیرد و به شما نگاه کند.. تازه آن وقت هم زورشان میآید جواب دهند.
در بیمارستانهای دولتی پزشکان و پرستاران مؤظف هستند به سؤال بیمار و همراهان آنها جواب دهند و برای پاسخگویی به سؤالات همراهان بیمار مکانهای مشخص و قابل احترامی در نظر گرفته شود ولی در اغلب مواقع جهت گرفتن پول اضافه همراهان بیمار برای جویا شدن از احوال بیمار خود به مطبها ارجاع میشوند و پس از ساعتها معطلی و پرداخت ویزیت میتوانند جویای حال بیمار خود از پزشک معالج گردند.
پرستارنماهای بخشهای مراقبت ویژه که محصولاتشان «زخم بستر» و «تغییر شکل اندام ها» و «مفاصل» و «کاهش وزن شدید»؛ «بیماران زنده مانده», (اگر بیماری از دستشان در برود و نمیرد) و معلوم نیست در پشت درهای بستهی بخشهای ویژه به چه کسانی سرویس میدهند با همراهان بیمار چنان از سر تکبّر و غرور برخورد میکنند که مردم دردمند و پریشان پشت درب را رعیت و بردهی خود میدانند.
پرستاری شغل عشق و ایثار است ولی متأسفانه به نظر میرسد که در چند سالهی اخیر پرستاران نه از روی علاقه بلکه بدلیل اجبار وارد این شغل شده و به جای رسیدگی کردن به بیماران بیشتر به فکر «بزک» ، «دوزک» کردن و «جراحی بینی» و «کمر باریک کردن» مشغول بوده تا بتوانند خود را به جایی آویزان کنند و اگر به آنها نازکتر از گل هم گفته شود واویلا از مظلوم نمایی و بزرگنمایی مشکلات و مصائب کادر درمان را دست آویز خود میکنند.
گاه همراهان بیمار برای پرسیدن سؤالی باید ساعتها پشت درب بخشهای ویژه معطل گردند و پس از آن با جواب سربالای پرستارنمایی مواجه شوند مگر وظایف اولیه پرستاران اطلاعرسانی وضع بیمار به همراهانش نیست؟!.
از قدیم گفتهاند هر کس به اندازهی کمبودها و حقارتش به دیگران توهین و بی احترامی می کند؛ پزشک و پرستاری که برای همنوع خود احترام قائل نباشد، قابل احترام متقابل هم نیست و نباید انتظار ستایش و تمجید داشته باشد.
به زور تیغ، داعش پزشک و پرستار نشدهاید! اگر احساس میکنید لیاقت جایگاه بالاتر و بهتری را دارید, بروید در غیر اینصورت به وظایف خود خوب عمل کرده و حقارت و کمبودهای خود را بر سر بیمار و همراه بیمار تخلیه نکنید.
کرونا را هم پیراهن عثمان نکنید، تعداد کشتهشدگان ناشی از کرونا در بسیاری از مشاغل بیشتر از شما بوده است. لازم است قبل از شروع به کار و حتی شروع به تحصیل در رشتههای پزشکی و پرستاری ارزیابی دقیق روانی از داوطلبان این مشاغل به عمل آید تا افراد عقدهای با کمبودهای فراوان متولّی امر درمان مردم دردمند نگردند.
انتهای پیام/*