کرونا جراحی را در ایران به ورطه تاریکی کشید.
در فاز اول کرونا به علت کار در محیط بسته و بدون تهویه یکی از گروههای پزشکی که به طرز عجيبى قربانی مرگ با کرونا شدند جراحان بودند.
جراحان حین جراحی بر ناقلان کرونا در فضای بسته و نفسگیر و بی تهویه اتاق عملها ضمن فعالیت بدنی به کرونا آلوده شدند و یکی از بیشترین گروههای تخصصی مرگ را تشکیل دادند.
در فاز دوم کرونا با توقف اعمال جراحی انتخابی و الکتیو و ترس بیماران از جراحی شدن در بیمارستانهای کرونایی جراحی به عنوان یک شغل منقضی شد و امروز مطبهای جراحان یکی پس از دیگری تعطیل میشوند.
تعطیلی دامنه داری که بازگشایی آن ها مدتها زمان خواهد برد.
بسیاری از شهرهای کوچک به علت بیکار شدن جراحان که حتی برای اعمال جراحی اورژانس به بیمارستان مراجعه کننده ندارند دچار مهاجرت جراحان شدهاند.
جراحی که کاری در بیمارستان یک شهر كوچک ندارد از آن شهر میرود.
اشغال تقریباً همه تختهای بیمارستانی با کرونا یا شبه کرونا جراحان بخش دولتی را از ماندن در شهرهایی که در آنجا کار ديگرى جز جراحی نداشتند و آن هم متوقف شده است، منصرف میکند.
به زودی با رفتن جراحان از شهرهای کوچکی که امكانات جراحی در آنها تعطيل شده است، کشیک اورژانس جراحی هم به یک معضل مبدل میشود.
جراح بیکار برای یک فراخوانی گاهگاهی که نمیتواند در یک شهر خالی و بیکار مقیم بماند...
متاسفانه عدم تأمین فیزیکی و مالی یک رده شغلی در بزنگاههای بحرانی به معضل مبدل میشود.
این را کسی درک نمیکند اما افزایش مرگ و میر کرونایی ما یک «افزایش مرگ و میر کاهش جراحی اجتناب شده» را پنهان کرده است...
انتهای پیام/*