"بلک فرایدی" یا «جمعه سیاه» به آخرین جمعه ماه نوامبر گفته میشود، که در آن فروشگاههای بزرگ جوامع غربی در آستانه سال نو میلادی با تخفیفهای بالا اجناسشان را به فروش میرسانند.
جمعه سیاه واقعیت عریان و تاسف بار انسانهایی است که در جهانی با حاکمیت پول پرورش مییابند. «سرمایه سالاری» مهمترین چیزی را که نشانه میگیرد، کرامت انسانهاست. صاحبان سرمایه به مشتریان خود میآموزند که، چون گرگهای گرسنه به جان هم بیفتند و برای گرفتن لقمهای از دهان دیگری، به صورت هم چنگ بیندازند.
انسانهای پرورش یافته در چنین نظامی تصور میکنند با ذخیره چند صد دلار و خرید ارزان چند کالا خوشبخت شده و سعادت بیشتری را به خانه خواهند برد. آنها چنین وضعیتی را به عنوان شرایط کاملا طبیعی پذیرفته و از اینکه ثروتمندان یک روز درب مغازه هایشان را کمی سخاوتمندانه به رویشان گشوده اند، سپاسگذار بوده و به کیف دورنی میرسند.
اما نباید فراموش کرد که این وضعیت طبیعی نیست. این چشمهای همیشه گرسنه نگه داشته شده، محصول نظامی است که کرامت و شأنیت و همه چیز انسان را در پیشگاه صاحبان سرمایه قربانی کرده است. حتی چیزی بدتر از برده داری جهان باستان.
بهنام کریمیان دانشجوی ارشد جامعه شناسی دانشگاه تهران در گفتگو با
تابناک همدان، از دیدگاه جامعه شناسی در خصوص جمعه سیاه گفت: آخرین پنجشنبه نوامبر هر سال روز شکر گذاری و روز بعد که آخرین جمعه تحت عنوان جمعه سیاه از یک برههای به بعد معروف شد که مردم مغرب زمین برای کریسمس خرید های خود را انجام میدادند.
وی ادامه داد: بعد از مدتی اهمیت روز شکرگذاری کمرنگ شد و جمعه سیاه اهمیت بیشتری پیدا کرد و دلیل آن بحث فروش حداکثری کالا و سود توسط تولید کنندگان، بازاریابان و کارفرمایان به مشتریان است.
کریمان بیان کرد: روز شکر گذاری در ایران مورد اقبال واقع نشد و اگر رواجی پیدا کند معمولا در بین قشر فرا دست است، اما زمانی که با جمعه سیاه روبه رو میشویم شاهد این هستیم که از طبقه فرا دست و متوسط گذر کرده و همه اقشار و طبقات اقتصادی را در بر میگیرد که یکی از دلایل عمده آن این است که در فروش کالا از جدیدترین روشهای تبلیغات استفاده میکنند در این جا بحث سرمایه و فروش مطرح است.
وی گفت: به نظر میآید بیشتر از این که مصرف کنندگان و خریداران در رشد آن نقش داشته باشند تبلیغاتی که تولید کنندگان برای فروش بیشتر دارند موثر است.
کریمیان در پاسخ به این سوال که چرا زمانی که جمعه سیاه وارد فرهنگ ایرانی میشود مورد اقبال می شود، عنوان کرد: به نظر میآید در این فرایند علاوه بر بحث ورود تکنیکهای سود از تکنیکهای روانی نیز استفاده میشود که به شدت در رواج این رسم تاثیر دارد مانند اینکه به ما القا میشود که تخفیفها برای مدت کوتاهی است و اگر فرصت را از دست بدهید دیگر امکان دستیابی به کالا با این قیمت را ندارید و بحث دیگر رفتار گلهای است که القا میکند همه این کار را انجام میدهند و من جا مانده ام انسانها با انجام دادن کاری که همگان انجام میدهند احساس امنیت بیشتری میکنند.
وی گفت: با نگاهی به تاریخ میبینیم که بعد از مشروطه اندیشمندان ایرانی سعی کردن هویت خود را از منظر اندیشمندان غربی تحلیل کنند و گفتمان رایج غرب را به هویت خود بیافزایند و تاریخ خود را از آن نگاه کنند موضوعی که جلال آل احمد، شریعتی و دیگران به عنوان غرب زدگی مطرح کردند به نظر میآید که جمعه سیاه یکی از آنهاست مخاطب با بیان اینکه من در جمعه سیاه شرکت کردم سوای بحث سود مادی که ممکن است شاملش شود یا مورد فریب تبلیغات قرار گیرند بحث این است که گویی کار لوکسی انجام داده که با فرهنگ والا نسبت دارد به نظر میآید بین خریدارن و استفاده کنندگانی که از یک دیگر در این مسیر سبقت میگیرند میتواند به نحوی تحت تاثیر قرار گرفتن از فرهنگ غرب باشد.
کریمیان در پاسخ به این سوال که از آداب اصیل ایرانی چند مراسم مانند جشن نوروزو یلدا به صورت عومی اجرا میشود و مابقی رو به فراموشیست، اما جشنهای غربی رواج پیدا کرده دلیل آن چیست؟ بیان کرد: وقتی به فرهنگ ایران زمین نگاه میکنیم اعیادی که وجود دارد متناسب با اقلیم و فرهنگ ایرانیان در طول تاریخ بوده، اما امروزه وارد برهه جدی از مناسبات زیستن شده ایم تحت عنوان سرمایه داری یعنی جشنها و مراسمهای ما در نسبت با این شیوه زیستن برساخته نشده اند لذا در چنین سیستمی اقبال به چنین مراسمی زیاد است.
وی افزود: نمیتوان اعیاد ایرانی را مناسب سازی کرد و مطابق با نظام سرمایه داری سود و مصرف هرچه بیشتر تطبیق داد لذا از مراسمهای غربی اقبال زیادی وجود دارد، زیرا مناسب با نحوه زیست امروزی است، جمعه سیاه به زیست روزمره انسان قرن ۲۱ که تا خرخره درگیر مصرف است و از مصرف بیشتر لذت میبرد تناسب بیشتری دارد، اما اعیادی که در فرهنگ ایرانی وجود دارد ما را به مصرف بیشتر و خرید بیشتر تشویق نمیکنند، اما جمعه سیاه برای فروشنده، تولید کننده و خریداران عشق مصرف یک موقعیت است که موقعیت موجود خود را بتوانند بازتولید کنند.
خبرنگار: فاطمه صنیعی وحید